
همیشه نوشتن از آنچه که نمی توانی تغییرش دهی سخت ترین جای کار است…
خدا کنم این روز ها گذرت به بیمارستان امام هادی ع نیفتد، آن هم بخش درمانگاه.
نکته ی جای تاسف، ویزیت هم زمان بیماران داخلی و زنان و زایمان در مکانی سربسته و بسیار محدود.
آنجا ناقوس مرگ را حتما خواهی شنید بیماران کرونایی سی دی به دست در انتطار ویزیت دکتر داخلی.
و مظلوم زنان باردار پر خطر، در کمال بی عدالتی به دلیل کمبود امکانات یا عدم توجه مسئولین،غافل از کرونای بی رحم در کنار هم نفس می کشند…
خانم ویزیتور فریاد می زد در بین شما بیماران کرونایی هست فاصله را رعایت کنید… بیماری کرونایی به بغل دستی اش می گوید معده ام به هم ریخته اما من خبر داشتم ریه اش درگیر است…
چقدر عجیب است شما که می دانید بیمار کرونایی بین این هاست چرا همزمان ویزبت می کنید؟ چرا مکان این دو دکتر را جدا نمی کنید.؟ چادر هم در محوطه بیمارستان نمی توانید به پا کنید و مدیون مردم بی پناه نباشید…
جای سوال است؛
چه کسی باید جوابگوی بیماران کرونایی بی پناه آواره ی فیروزآباد و کازرون باشد؟
چرا هر روز یکی از خود گذشتگی کند و بیمارش را برای گرفتن دُز دارویش به فیروزآباد ببرد و با کرونا همزیستی مصالحت آمیز از روی اجبار داشته باشد؟…
خطرات تصادف، مبتلا شدن همراهان به #کرونا و … .
و فاجعه زمانی است که بیمار از وسیله نقلیه عمومی استفاده میکند.
اگر هر بیمارستان سهم دارو دارد سهم مردم شهرم کجاست؟…
کم ترین امکانات برای مردم مظلوم شهرم اختصاص مکانی هست برای بستری شدن در شهرش.
با خودم فکر میکنم مسئولین حتما می گویند خود مردم مقصر هستند.
کدام دست یاریگر آستین ها را بالا خواهد زد نمی دانم.
بسم الله
فرماندار
نماینده مجلس
شبکه بهداشت
بیمارستان
خود مردم…