فراشبند انقلاب سیاست قسمت:سی و پنجم نایب ها ،نمایندگان ایلخانی درفراشبند (۱)
علی حسانی
«مقدمه» در سازمان و ساختار سیاسی ایل ، ایلخانی عالی ترین سمت رسمی سیاسی بوده که از جانب حکومت وقت به شخصیتی شایسته از ایل تفویض می شده و زیر مجموعه های ایلخانی را خود ایلخان منصوب می کرده است. به روایتی دیگر دربعضی دورانهای حکومتی سمت ایلخانی به عنوان یک پایگاه اقتصادی مهم ازجانب حکومت وقت ، به افرادی که ازنگاه حاکم شرایط مورد نظر را داشته اند به مدت یک یا چند سال درقبال مبلغ معینی به صورت اجاره واگذارمی شده، ازاین نگاه جنبه ی اقتصادی و مالیاتی سمت ایلخانی(از زمان صولت الدوله به بعد) برا ی حکومت وقت بر جنبه ی سیاسی آن، که کنترل و حفظ نظم منطقه ی مورد نظر بوده غلبه داشته است . زیرمجموعه ی جایگاه ایلخانی ،عبارت بوده از ایل بیگی،کلانتر و کدخدا ؛ که ایل بیگی، یعنی معاون ایلخانی، به پیشنهاد ایلخان از جانب حاکم وقت به فردی که شرایط مورد نظر را داشته داده می شده، و معمولا ایل بیگی از خانواده ی ایلخان انتخاب می شده تا بعد از فوت ایلخان شایسته ترین کاندیدای ایلخانی باشد. رده های بعدی زیر مجموعه را خود ایلخان نصب می کرده است. ریش سفید ، بزرگ فامیل و بزرگ خاندان هم جایگاههای سیاسی – اجتماعی بانفوذ، اما غیر رسمی ،بوده اند که ایلخان برای کنترل و ایجاد نظم از انها استفاده می برده.« کیخا» لقبی تشریفاتی بوده که معمولا به افراد مذکر خانواده ی کلانتر داده می شده ولی جایگاه رسمی نداشته است. و از این جهت خود کلانتر لقب کیخا هم داشته. گذشته از این دودسته، خوانین از الگوها و مقامات مذهبی و دینی هم درسیستم حاکمیتی خود به اندازه ی کافی بهره می برده اند. از یک طرف ایلخانی برای روحانیون و سادات و حتی مداحان اهل بیت و مرثیه خوانها ، هر کدام به نسبت اهمیت شان از لحاظ اعتبار علمی و تاثیرگذاری برجامعه جایگاه ویژه ای قائل بوده اند، برای مثال در مواردی خان برخلاف رسومات ایلی در جریان ملاقات با این قشر بیش از حد متعارف از بعضی آنها استقبال یا آنها را بدرقه می کرده، یا اینکه گاه به احترام و توصیه آنها از مجازات قاتل صرفنظر می نموده و یا خانه ومنزل بعضی ازسادات و روحانیون مشهور را جایگاه امن اعلام می کرده، یعنی اگر مجرم تحت تعقیبی قبل از دستگیری می توانست خودرا به خانه ی یکی از آنها برساند تا زمانیکه درآن منزل بود امنیت داشت و شاکی متعرض او نمی شد ، که معمولا سرانجام چنین متهمانی هم با وساطت صاحب خانه به عفو و صلح بین خانواده ی دو طرف می انجامید ،از طرف دیگر خوانین از پتانسیل معنوی و نفوذ این گروه دردل مردم برای مشروعیت بخشیدن به جایگاه و اعمال و رفتار خود تاحد ممکن استفاده می بردند. این ساختار سیاسی ، با تفاوت نه چندانی مربوط به همه ی ایلات وسازماندهی ایلی می شده ، که مهمترین شاخصه ی ایل هم چادرنشینی و کوچ و زبان اصلی آنها ترکی و محدوده ی جغرافیائی کوچ قسمت اعظم استان ، و گاه قسمت هائی از استان های هم جوار راهم شامل می شده است. به آبادی ها،روستاها و مناطقی که ساکنان یک جانشین داشته اند بلوک گفته می شده که معمولا زبان مادری آنها فارسی بوده است. روستاها و بلوکات گرچه در چارت سازماندهی ایلات قرار نداشته اند اما معمولا توسط همان کلانتر ها و کدخداهای محدوده ی روستا اداره می شده اند. ولی این رویه در همه جا صدق نمی کرده بعضی مناطق به دلائلی؛که احتمالا برای ایلخانی اهمیت سیاسی و امنیتی و..داشته؛ از خود روستا افرادی که دارای ویژگیها و شرایط خاصی بوده اند انتخاب می شده و به نام نایب یا نماینده ی ایلخان به فرماندهی منطقه منصوب می شده است.
فراشبند یکی از مناطقی است که حاکمیت نایبی در آن خیلی برجسته بوده ، و شاید درهیچ نقطه ای ازمحدوده ی تحت تصرف خوانین و ایلخانان قشقائی در استان فارس عنوان نایبی به اندازه ی فراشبند مشهور و مؤثر در زندگی سیاسی اجتماعی مردم و تاثیرگذار در ظهور حوادث تاریخی نبوده است. وقتی از نایب و جایگاه نایبی در فراشبند بحث به میان می آید بیشتر نگاهها به دوران صولت الدوله و فرزندانش معطوف می شود و اصولا نایب را نماینده ی خان ،و خان را هم صولت الدوله وفرزندانش می دانند، ولی داستان طایفه ی معروف به اولاد فراشبند ؛ که آبا و اجداد همین کاویانی ها ی فعلی می باشند ؛ و البته خود اولاد به چند فامیل فرعی دیگر مانند دهقان و فرازی و…تقسیم شده اند؛ حاکی از این است که تاریخچه ی « نایبی» احتمالا سابقه ای به موازات همون مفهوم ایلخانی و ایل بیگی دارد، و گویا همانطور که مصداق سمت ایلخانی ازهمان اول توسط حکومت ها تعین می شده سمت « نایبی » هم ،یک همچنین سابقه ای داشته، یعنی قبل از دوران صولت الدوله هم از جانب حاکمان وقت همین عنوان« نایب » به افرادی داده می شده است.لذا می شود گفت نایب؛ به معنی نماینده ی حاکم وقت؛ درسلسله مراتب سیاسی ایلخان و ایل بیگی و کلانتر و کدخدا؛ دربعضی مناطق فارس زبان از جمله فراشبند نوعی جایگاه رسمی بوده و سابقه ی طولانی تر از دوران صولت الدوله و فرزندانش داشته است.این سمت به هر کس هم داده نمی شده بلکه حاکم وقت و به طور ویژه صولت الدوله و فرزندانش فاکتورهای مختلف ومتنوعی را در انتخاب نایب لحاظ می کرده اند.چون درواقع نایب گذشته از وظیفه اصلی که حفاظت از منافع مالی و مادی ایلخان بوده ، می بایست قدرت اداره ی منطقه ازجهات کنترل و نظم ورتق و فتق امور مردم را هم داشته باشد ، و این ویژگیها که ازلوازم رهبری می باشد ،به سادگی در هرفردی قابل جمع نبوده و اکنون هم نیست. و یژگی رهبری و فرماندهی غیراز اینکه اکتسابی و حاصل انگیزه وعلاقه و سخت کوشی فرد برای کسب مهارت می باشد، ریشه ی ذاتی و خداددای هم دارد. از نگاه دانشمندان و فلاسفه و حتی متون دینی و ادبی هم به این نکته اشاره هائی شده است . سقراط، فارابی، افلاطون ارسطو و همه ی فلاسفه یونانی به نحوی انسانها را ازلحاظ شایستگی ولیاقت به چند دسته تقسیم می کرده و معتقد بوده اند که هرگروه متناسب با یک موقعیت اجتماعی خاص خلق شده اند.مثلاهرکدام به نحوی معتقد بوده اند که، ذات قانونگزاران وفرماندهان ارشد از جنس طلا و نظامیان ، پاسداران، نگهبانان یا همون فرماندهان میانی و اجرائی از نقره وکشاورزان و کار گران و آنها که باید فعالیت های خشن و سخت را انجام دهند از آهن می باشد، یا شعارهایی از نوع : ذات نایافته ازهستی بخش // کی تواند که شود هستی بخش. و تربیت نااهل را چون گردکان برگنبد است. و مشابه این گونه نظر یه ها همه حکایت از این می کندکه، افرادی که برای حاکمیت و رهبری جامعه انتخاب می شوند به تناسب موقعیتی که برعهده می گیرند باید ویژگیهای ذاتی و اکتسابی لازم را داشته باشند. سید رزاق امیری درکتاب« تاربخ وفرهنگ مردم فراشبند/ص۵۵۶»ویژگیهائی را که ایلخان برای انتخاب نایب لحاظ می کرده این چنین برمی شمارد: دارا بودن نفوذ و مقبولیت اجتماعی، شجاعت، ( توان)فرماندهی نظامی ، مردم داری،دارا بودن اصل ونسب نیکو،آگاهی ومعلومات کافی,بخشندگی و گشاد دستی ،دارا بودن طایفه ی بزرگ وافراد کارآمد،ثروت زیاد و ….. ونیزدرهمین کتاب و همین صفحه سید رزاق سلسله مراتب وزیر مجموعه ی مقام نایبی را به صورت زیر برشمرده و وظایف هر موقعیت را جداگانه توضیح می دهد: نایب ، ممیز( یا کیال) و پاکار که انشاالله درجایگاه خود به مصداق ،نقش و کارکرد هرکدام درفراشبند خواهیم پرداخت. نایب ها در فراشبند اولین نایب ها ی شناخته شده درفراشبند از ملامحمد باقر و ملا شکر الله ولطفعلی خان ( اولاد) یاد شده که قبل از دوران حاکمیت صولت الدوله بوده است. .(سرگذشت نایب های اولاد را در دست بررسی داریم که اگر توفیق حاصل شود درحد توان توضیح داده خواهد شد). تاریخچه ی ایلخانان فارس : گفته شده فردی به نام جانی خان اولین ایلخان بوده، که توسط فتحعلیشاه منصوب شده است ،قبل از آن و در زمان کریم خان زند این سمت عنوان « رئیس ایل » داشته است بعد از جانی خان سمت ایلخانی به دوپسرش حسن واسماعیلخان « معروف به کور یااعمی» می رسد، در ادامه ی آن ششمین ایلخانی داراب خان پدرصولت الدوله بوده و ضرغام الدوله برادر ارشد صولت الدوله هشتمین ایلخان ، و نهمین ایلخانی اسمعیل خان صولت الدوله می باشد، که از ۱۳۲۰ قمری ایلخانی رسمی ایل قشقائی بوده است. اختلافاتی که بین برادران صولت الدوله وبعضی سران طوایف بادسیسه ی انگلیس و قوام الدوله ودولت وقت بروز می کند سبب می گردد مدتی ایلخانی به سردار احتشام برادر صولت الدوله برسد و احتشام دهمین ایلخانی محسوب شود ، احتشام قدرت اداره ی ایل را ندارد و اتفاقاتی رخ می دهد که دوباره سمت ایلخانی به صولت می رسد و این یازدهمین ایلخانیست. صولت الدوله دراین دوران به دلیل ایستادگی درمقابل متجاوزان به میهن وگردن نهادن به فتوای مرجعیت زمان از احترام و مقبولیت ویژه ای برخوردار بوده است و گذشته از سران طوایف و قبایل ایل ؛موردحمایت روحانیون،تجارو شخصیت های برجسته ی شهری و روستایی هم بوده و محبوبیت مردمی چشمگیری داشته است. البته اما، ایشان هم مانند اکثر حاکمان تاریخ از تبعات منفی ریاست و جایگاه فرماندهی مصون نبوده و همانند اکثراین قشر در اذهان مردم به ویژه فراشبندیها در حاشیه ی صفات مثبت ، مانند مردانگیها و ازخود گذشتگیهائی که از او برجای مانده؛ داستانهائی حاکی از بی عدالتی، زورگوئی ، رفتارهای اربابی ، حتی شکنجه نسبت به رعایا و بعضا افراد شاخص و قدرتمند زمان که تابع ایشان نمی شده اند هم درکارنامه ی او به ثبت رسیده است. «سید رزاق امیری درصفحه ی ۵۶۰ کتاب فرهنگ و تاریخ مردم فراشبند می نوبسد: یکی دیگر از کسانیکه بر فراشبند حاکم بوده صولت الدوله بوده است . این شخص هرچند مجاهدت های عظیمی را علیه انگلیسبها به خرج می دهد، اما « نیدر مایر» که از جاسوسان آلمانی ومتحدان صولت در جنگ جهانی اول بوده درباره ی او می نویسد : بعد سید توضیح مشروحی از زبان « مایر » درمورد برخورد خشن رایج در زمان صولت الدوله برای اخذ مالیات از روستائیان ارائه نموده، و در پایان ابزار شکنجه برای اخذ مالیات را چنین بر می شمارد: مصادره ی اموال، تبعید دسته جمعی ، نی پیچ کردن و… و نیز داستانهائی از بر خوردهای خشن در زمان حاکمیت ایشان در روستاها و عشایر وشهر هنوز هم از زبان سالمندان بویژه مادران شنیده می شود. صولت الدوله و فرزندانش بعد از تاجگذاری رضا شاه تحت نظر و درحالت تبعید به تهران فراخوانده می شو ند ، وبرای مدتی سلطان عباس خان به عنوان ایلخان نظامی منصوب می گردد، ابن اقدام به شدت مورد اعتراض عشایر واقع می شود، شورشهائی به رهبری علی خان سالار حشمت و سهراب خان بهادری در می گیرد و رضا شاه ناچار می شودبرای حفظ آرامش و کنترل شورش دوباره صولت الدوله را به منطقه باز گرداند. تاریخچه ی نایبی در فراشبند تاکنون هرکسی درمورد تاریخ نایبی و اولین نایب در فراشبند اظهار نظرکرده ، از ملامحمد باقر و لطفعلیخان اولاد قبل از دوران صولت الدوله یاد کرده است، گاهی از ملا شکرالله اولاد هم بعضی یاد نموده ولی اکثرا گفته اند ایشان شخصیت بزرگ ومهمی بوده اما رسما نایب نبوده است. اخیرا نوشته ای دستم رسیده، که شخصی به نام « ملا ولی خان اولاد » پدر ملا محمد باقر را به عنوان اولین نایب رسمی معرفی می کند و می نویسد، ایشان از طرف حکومت وقت حکم نیابت داشته است، ازدست نوشته اظهارات راوی استباط می شود که ملا ولی حدود ۵۰ سال قبل از صولت الدوله نایب ۵۲ پارچه آبادی از بالاده تا فراشبند و سیمکان جهرم بوده است . « ان شاالله درصورتیکه مستندات دراین مورد دستم برسد، درشمارهای بعدی این موضوع را پی می گیریم.» ادامه دارد… « حسانی علی »
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.