فراشبند انقلاب سیاست قسمت: سی و چهارم / اسیران اراک (۸) چهارمین رجل سیاسی فراشبند از محبوسین اراک . «مرحوم سید بهروز دشتی معروف به ،آبهروز»
سید بهروز دشتی (آقا بهروز، یاآبهروز)آخرین نفر از اسیران اراک فراشبندی است ، که درسال ۱۳۲۲ به همراه مرحوم پدر و دو فراشبندی دیگر به اضافه ی ۱۷۶ نفر از سراسر کشور ، دستگیر می شود و در زندان اراک زندانی می گردد. سید بهروز فرزند ارشدآقا محمد حسین است که به همراه پدرمورد خشم انگلیس واقع، وبه اتهام حمایت از آلمانها دستگیر می شود.تاریخ تولدش سال ۱۲۷۲ محل تولدش،روستای کلمه از توابع براز جان بوده (مرکز پشتکوه فعلی ) ، وی تا حدود ۲۴سالگی با خانواده درهمان منطقه سکونت دارد وهم زمان با رشد ونمو جسمی دوره آموزش سواد آموزی مانند خواندن ،نوشتن و تحصیلات مرسوم آن زمان را فرا می گیردوبه ارتباط و حشرونشربا مردم برازجان و شهرهای منطقه ی بوشهر مشغول می گردد. معمولا اینگونه افراد درهمان دوران طفولیت از ضریب هوشی بالا تری نسبت به مردم زمان خود برخوردار هستند و در سنین جوانی نسبت به آگاهی بخشی ورشد سیاسی جامعه حساسیت بیشتری دارند. لذا تحرکات اجتماعی ،توان روشنگری ونقش مؤثر این نخبه ی سیاسی زادگاهمان دربسیج مردم جنوب باعث می شود که در لیست سیاه انگلیس قرار گرفته و سرانجامش به زندان اراک ختم شود. این سیدپر تحرک ازهمان دوران نوجوانی درمقام مشاور ومنشی درکنارپدر مشغول حل وفصل مشکلات،دعاوی و رتق وفتق مسائل جامعه خود می گردد، نبوغ وبرازندگی او خیلی زود بر پدر و آشنا یان و مردم آشکار می شود. قبلا درقسمت معرفی پدر مرحومشان اشاره نمودم که این خاندان به لحاظ جایگاه سیادت ومنش وروش مردمداری موروثی،مورد احترام و اعتماد مردم بودند ودرآن دوران که معمولا جوامع بیش از اینکه براساس قوانین رسمی و سیستم اداری کنترل و اداره شوند،برمبنای اعتماد واحترام جایگاه فامیلی و خانوادگی افراد ، سیادت، علم ودانش ، سالمندی وریش سفیدی اداره می شده! ،خانواده ی پدری آقا بهروز یکی از مراکز مورد وثوق ، خانه ی امن و مورد احترام عموم بوده، ومردم برای حل مناقشات فی مابین خودبه آنها مراجعه می کرده اند. می شود گفت یک عامل مؤثر در بالندگی ورشد شخصیتی ایشان ، که درآینده به عنوان فردی سیاسی و اجتماعی ودارای احساس مسؤلیت درقبال مسائل مردم زمان خود معروف شده،وبه شخصیتی تبدیل می شود که بیگانه ی متجاوزراازخود خشمگین می کند تاآنجا که اورا به زندان می افکند،همین نقش دوران نوجوانی درجایگاه مشاور ومنشی پدروتمرین دوره ی مدیریتی سیاسی – اجتماعی دردوران جوانی بوده است. سید بهروز،فرزند آقا محمد حسین دشتی ،در سن جوانی به همراه پدر وخانواده از برازجان به فراشبند می آید ، با خانواده ی خواهر زاده ی پدر ، وصلت می کند که حاصل این ازدواج ۴ پسر می باشد. سید قاسمعلی دشتی ، برادر کوچکتر آقا بهروز، که اکنون درقید حیات هستند ( عمر پربرکتشان دراز باد ! ان شاالله). درقسمتی از زندگی نامه ی برادر می نویسد…. ….ازدواج آنها را با مشورت بزرگان سادات انجام می دهد که ثمره این ازدواج نیز فرزندان بشرح زیر خداوند به آقا بهروز می دهد . ۱- مرحوم سید محمد امین دشتی متولد ۱۳۰۳ /۲- مرحوم سید حسین دشتی متولد ۱۳۰۷ /۳- مرحوم سید حسن دشتی متولد ۱۳۱۱ /۴- مرحوم سید عباس دشتی متولد ۱۳۱۳ قبلا گفتیم پدر مرحوم سید بهروز بعداز مهاجرت به فراشبند، روستای قنات باغ را خریداری می کند و آقا بهروز جوان حدود ۲۵ ساله مدیریت کشت و زرع و غرس نخیلات را در زمینهای مالکی پدر، وبه همراه پدر، برعهده می گیرد و ضمن اشتغال به کارکشاورزی ؛ ارتباط اجتماعی و تعاملات بین مردمی را هم فراموش نمی کند.
حدود سال ۱۳۲۳ همسرش که درمدیریت کارها و در بسیاری از مشکلات یار و مشاورش بوده فوت می کند، با مشورت پدر و بزرگان فامیل دختر یکی از سادات محترم آویز را به ازدواج فرزند ارشدش سید محمد امین در می آورد، که خوشبختانه این عروس، همانطور که پیش بینی می کرده جای خالی همسر مرحومه اش را درساماندهی به زندگی وایجاد آرامش خانوادگی پر می کند. سید بهروز حدود۱۲سال مدیریت ملک قنات باغ را در کشاورزی و باغداری ادامه می دهد ودر سال ۱۳۲۷ ملک قنات باغ را به مرحوم کیامرث خان جهانگیری می فروشد و به منظو فراهم کردن زمینه ی تحصیلات وامکانات آموزشی برای فرزندان راهی فیروز آباد می گردد (البته عوامل دیگری هم در فروش ملک قنات باغ و مهاجرت سید به فیروز آباد نقش داشته ، که چون هنوز اطلاعات کاملی پیرامون آن ندارم ترجیح می دهم بحث ان را به آینده و ویرایش نهائی واگذار کنم).سید در محل اسکان جدید هم چنان فعالیت های سیاسی – اجتماعی را ادامه می دهد و در فیروز آباد هم با وظایف سنگین توقعات و مراجعات مردمی مواجه می شود. ازسال ۱۳۳۲به بعد که پدرش فوت می کند و راهنما ، مشاور و تکیه گاه خود را از دست می دهد، در وضعیت دشواری برای پاسخ گوئی به نیاز های اجتماعی مردم قرار می گیرد ، اما با درایت مشکلات را پشت سر می گذارد تااینکه درسال ۱۳۴۲ به دیار باقی می شتابد(خدایش رحمت کناد ! و ان شاالله با جد وجده اش محشور گردد.) اتفاق مهم دیگری که در زندگی این مرحوم رخ می دهد این است که، یکی از تجار بوشهر به دلیل آشنائی واعتمادی که نسبت به این خاندان داشته پیشنهاد نمایندگی توزیع اجناس تجاری را به مرحوم پدرش می دهد و اوشان هم می پذیرد، و مدیریت این واحد تجاری مهم ومؤثر درآن زمان را به فرزندش واگزار می کند، فرزندی که اکنون، هم ازسواد کافی برخوردار بوده، و هم توان بالقوه ی بر قراری ارتباط و تعامل با تجار فراشبندو فیروزآباد و شیراز را در شخصیت او پیش بینی می کند؛و فرزند هم ازعهده این مسؤلیت به خوبی برمی آید و کم کم مشهور می شود. و اما مهمترین حادثه ای که درزندگی پرتلاطم این شخصیت ،سیاسی-اجتماعی– اقتصادی رخ می دهد و ایشان را در کنار دیگر رجال سیاسی شهرستان در فهرست ضد بیگانه قرار می دهد و باعث می شود شهرتش از محدوده ی منطقه ای و استانی فراتر رفته و در زمره ی مبارزان ملی ثبت شود ؛حادثه ی سال۱۳۲۲ و جریان اسیران اراک است که قبلا توضیح داده ام . قبلاتوضیح دادیم که این سید جوان همراه با ۳نفر از رجال سیاسی فراشبنددرجنگ جهانی دوم از نظر متفقین خطرناک شناخته می شوند و درقالب یک گروه ۱۸۰ نفره از سراسرکشور باز داشت وبه زندان اراک می افتند. اما یک تفاوت اساسی که سید بهروز با سه نفر هم سلولی های خود در داستان اسیران اراک پیدا می کند این است که بعد از حدود شش ماه تا یک سال،وقتی با تلاش و رایزنی بزرگان فراشبند وبستگان اسیران ( وبه یک روایت هم، اقدامی از نوع گروگان گیری توسط مردم ) زمینه ی آزادی اسیران فراهم می گردد، سید بهروز آزاد نمی شود وگویا شش ماه یا یک سال بعد از بقیه درتهران ودر محل فعلی بیمارستان امام خمینی در بازداشت وتحت نظر می ماند.« اگر روایت آخر درست باشد ، باید آقا بهروز تا حدود پایان جنگ در بازداشت بوده باشد» علت این برخورد متفاوت با ایشان درست روشن نشده و در پرده ی ابهام مانده است. اما می شود گفت که ، تحرک بیشتر و حشر و نشر این سید با هم سلولیها در دوران بازداشت ، که ناشی از پتانسیل جوانی ، و احیانا تسلط بیشتر بر مسائل و جریانات سیاسی زمان خود بوده؛ در این نگاه و برخورد متفاوت متفقین با ایشان بی تاثیر نبوده است. این برداشت غیر منطقی هم نیست ،چون ایشان جوان باهوش و به روزی بوده وممکن است در زندان فعال تر جلوه می کرده است. جریان آزادی اسیران اراک اسناد و نوشته ی کتبی برای این موضوع در اختیار نداریم، نقل های سینه به سینه هم اکثرا از توان لابی گری بزرگان سیاسی زادگاهمان با مقامات اداری مسؤل وقت، و اثبات بی گناهی اسیران فراشبندی برای انگلیس و نقش کم اثر آنها درکلان مخالفت با متفقین حکایت می کند. تنها یکی از نوه های مرحوم حاج شاویس، به نقل از پدران خود روایت متفاوتی را دراین زمینه نقل کرده است. هوشنگ قاسمی نوه ی مرحوم حاج شاویس در یادداشت کتبی با امضای خود که به حقیر ارائه نموده نوشته است …… …خیلیها ازجریان( آزادی اسیران) حتی نویسندگان کتاب ها هم بی خبرند، قضیه از این قرار است که درمبارزه با انگلیسیها مبارزان محلی همراه با ایلخانی وقت(فرزندان صولت الدوله ) چند انگلیسی را به گروگان می گیرند وقتی انگلیسها برای آزادی اتباع خود با ایلخانی وارد مذاکره می شوند ایلخان وقت یکی از شروط مذاکره را آزادی بی قید و شرط ۶ اسیر فارس که ۴ نفر فراشبندی و یکنفر بوشهری و دیگری از اردکان بوده می گذارد……
ادامه دارد….. (حسانی علی)
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
استفاده از این مطالب فقط با ذکر منبع "خبرگزاری آبپا " مجاز است