چه میدونید گرم کردن پا کنار چراغ علاء الدین یعنی چه؟
چه میدونید پر کردن بشکه نفتی توسط شیخ رحیم یعنی چه؟
چه میدونید انداختن پارچه سفید گلدوزی شده روی ضبط صوت یه کاسته یعنی چه؟
چه میدونید بیرون کردن بچه ها با ترکه از مراسم عروسی یعنی چه؟
چه میدونید خم کردن سیم و انداختن دور تو رینگ موتور و ویراژ دادن با اون یعنی چه؟
چه میدونید حمام کردن تو حموم جهاد یعنی چه؟
چه میدونید پیچیدن ویدئو تو چادر شب و بهش دستگاه گفتن یعنی چه؟
چه میدونید پوشیدن کفش جیری سیاه تو گرمای تابستون یعنی چه؟
چه میدونید به تمام سواری ها گفتن تاسکی و به موتور هوندا گفتن موتور پاسداری یعنی چه؟
چه میدونید سنجاق کردن گل دعا و دستمال رو دوش بچه های کوچک یعنی چه؟
یادآوری جالبی بود ممنون
این ها خاطرات نوستالژیک نسل دهه ۶۰است.کاش شکاف بین نسلی و از هم گسیختگی ارتباطات همسایگی و محلی اینچنین از هم بیگانگی ها را رقم نمی زد.
پرداختن به شیوه ی زندگی وفرهنگ اسلاف اقدامی خردمندانه ،بجا،مفید وضروری ست. امیداست بابی که این عزیزگشوده بااستقبال ورهروی آنان که بضاعتی دراین زمینه دارندوباقلم زنی آشنا،واقع گردد،چراکه حفظ فرهنگ وآداب ورسوم گذشتگان افتخارآیندگان ،وبیان میزان قدمت تاریخی هرملت است، ومی تواندپایه وانگیزه ای برای حرکت بسوی تعالی آیندگان باشد.بویژه که این عزیز ادبیاتی شیرین وابتکاری بکارگرفته اند. “خداقوت “
مسابقه سرعت با تایر و البته تش زدت تایر سی ورداشتن سیم داخلش
و شما چه می دانید حسرت خراب شدن حمام کهنه و بنای قلعه مانند در کوچه ی معین الدینی یعنی چه که اگر الان بودند بی شک ثبت جهانی میشد خصوصا حمام کهنه یادم می آید مرحوم حاج محمد نبی نوشادی میگفت هر چه قدر فریاد زدیم که این حمام با فین کاشان برابری می کند آن را خراب نکنید گفتند شما ضد انقلابید و با ساخت مسجد به جای آن مخالفید نه چیز دیگر
قیر جویدن به جای آدامس
خیلی جالب بود یادش بخیر خدا بیامرزه تمام کسانی که تو این چند سطر اسمشون اومد و الان تو این دنیا نیستند
چه میدونید خریدن بستنی قیفی و لیس زدن در تابستان از گاری شیخ عبدل یعنی چه،
فقط بابگوم آخی تاقیومت
چه میدونید داد وفریاد کاظی آلا را که توترزین اجناسش بود میگفت بیا تمام اجناس سی خوده. همجنین دادوفریاد مرحوم محراب آویزی که زنبیلش پر از کاکل بود توکوچه های فراشبند میگشت ومیگفت های کاکول های کاکول وهمچنین دادوفریاد های جیکه وهای کاکوله مرحوم حیدرشاخو
چه میدونید سوار شدن زیر درشکه اون بنده خدایی بود حالا اسمش یادم نیست که سیمان جا به جا میکرد یعنی چی هههههه. بستنی های اقای عباس بهمنی که هیچ بستنی تا حالا نشده مثل اون باشه ووو ….
سلام.درشکه یا همون گاری مال سید مهدی حسینی بود که خوشبختانه الان هم در قید حیات هسیتند اما بدون اون درشکه معروف.
یادش بخیر سه چرخه ی عامو گوشی که پشت شو می گرفتیم و دعوامون میکرد.شماها چه میدونید بستنی بحرینی و تخمک سیو مشی حسین چه مزه ای داشت؟؟؟ یادش بخیر دهه ۶۰تا پیر شدیم.
شماچه میدونید آتیش بازی گذاشتن ذغال وسط سیم ظرفشویی و چرخوندنش یعنی چی
چی میدونین پر شدن هر روزه ی زمین خاکی با سنگ هایی که دورش میچیدیم یعنی چه! ما هر روز پاک کنیم و شبونه پر کنن رقیبا
!!dahe shastiai ke koli poz khaterattono be ma dahe haftadia midin be khoda kheiliash mosh tarake ***be salamti hame onai ke seni nadaran vali rozgar bad jori deleshono pir karde***
چه میدونین ملع تو اسک یعنی چه
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
استفاده از این مطالب فقط با ذکر منبع "خبرگزاری آبپا " مجاز است